اقتصاد مقاومتی روی تخته سیاه
گروه سبک زندگی «تیتریک»،به نقل از " طنین شهر"، تاثیر عمیق معلمان بر آداب ورفتار دانش آموزان در دوران ابتدایی امری انکار ناپذیر است. در این دوران، کلام معلم برای دانش آموزان حجت است و بسیار پیش آمده، که خانواده ها برای رفع نابهنجاری اخلاقی فرزندشان از معلمان مدد می گیرند.
همین امر باعث شده است که تعبیر مدرسه به خانه دوم عمیقا درک شود، اما متاسفانه چند سالی است که از این ظرفیت بخوبی در مدارس استفاده نمی شود.
مفوله مهاجرت و ورود فرهنگ های متفاوت به محیط های آموزشی و ترکیب قشر متوسط و ضعیف در مدارس دولتی، در عوض ایجاد موقعیت های مناسب به آسیب های اجتماعی بسیاری منجر شده است.
حربه دشمن و کشورهای غربی در ترویج مصرف گرایی به مدارس رسیده است و استفاده از نوشت افزار لوکس کلیه دانش آموزان را درگیر نموده، بطوری که اکنون، با نگاهی به لوازم مصرفی دوران تحصیل دانش آموزان ایرانی، تاثیر ورود این فرهنگ ( مصرف گرایی و لوکس طلبی) را بخوبی در بین آن ها شاهد خواهیم بود. این در حالی است که در سال های گذشته ( خصوصا دهه 70) فرهنگ قناعت و عدم اسراف گرایی در مدارس ابتدایی ترویج داده می شد.
درآن سالها، معلمان با ارزشمندنشان دادن کارهای کوچکی چون ، استفاده از تمام خطوط دفاتر مشق، استفاده از مدادهای کوچک شده و کیف و لوازم سال های قبل، این ارزش های اسلامی (قناعت و عدم اسراف) را به دانش آموزان منتقل می کردند و فضای محیط آموزشی طوری بود که دانش آموزانی که از طیف ضعیف جامعه بودند به راحتی در کنار سایر دانش آموزان گذران تحصیل می کردند.
با وجود گذشت تنها یک دهه از سالهایی حتی نمود خط دوخت جوراب های پاره دانش آموزان ارزش بشمار می رفت، شاهد تبدیل ضد ارزش ها به ارزش هستیم و متاسفانه گاهی معلمان خود بستر مصرف گرایی دانش آموزان را فراهم می آورند.
از لابلای خاطرات بچه های دهه شصت کاملا پیداست که معلمان آن دوران روحیه قناعت پروری داشتند، خاطراتی چون امتیاز دهی به دفاتری که جلدش از نقاشی بچه ها بود یا بازی غافلگیرکننده چه کسی مدادش کوچکتر است؟!، همگی در راستای ترویج همین موضوع دیده می شد.
اما هم اکنون شاهد هستیم بسیاری از معلمان در ابتدای سال لیستی از لوازم را در اختیار دانش آموزان می گذارند که گاه برخی لوازم آن غیر ضروری بوده وتا پایان سال هم مصرف آنچنانی ندارند . بطور مثال،جایگزینی ماژیک بجای گچ، گذشته از چشم پوشی بر حذف این کالای پرمصرف تولید داخل(گچ و تخته سیاه)، و ترویج این مسئله که بجای معلمین هر فرد یک ماژیک شخصی با خود داشته باشد کوچکترین نمود مصرف گرایی در مدارس بود.
به نظر می رسد؛ متولیان فرهنگی کشور با در دست داشتن ذهن آماده هزاران کودک ایرانی تاکنون می توانستند سهم و نقش بسزایی در کمک به اقتصاد مقاومتی داشته باشند اما اکنون جای توجه به مقوله اقتصاد مقاومتی در مشق کودکان ایرانی و روی تخته هایی که حتی نام معادل فارسی هم ندارند(وایت برد)، بسیار خالی است ، گویا این مسئله گچ و تخته سیاه می طلبد!
انتهای پیام/