احیای غزلی عاشورایی در مدح حضرت قاسم بن الحسن (ع)
به منزل ششم کاروان یادداشتهای عاشورایی حدود ساعت سه (زمان شهادت اباعبدالله (ع)) میرسیم. این منزل رنگ و بوی کرامت میدهد چرا که مزین به نام فرزند کریم اهل بیت، قاسم بن الحسن (ع) است.
در این یادداشت به مناسبت موضوع ششمین روز ماه محرمالحرام، به احیاء و بررسی غزلی از وصال شیرازی میپردازیم، محمدشفیع شیرازی متخلص به وصال از شعرای طراز اول آئینی و از ادیبان و خوشنویسان معروف شیراز در سده سیزدهم هجری بود.
ایشان در بعضی از نسخ خطی خود، امضای میرزاکوچک و گاهی وصال شیرازی را رقم میزد. دیوان اشعار وصال نزدیک به سی هزار بیت است و در مرثیهسرایی و مصائب دست قدرتمندی دارد و از قلههای دستنیافتنی ادبیات آیینی و عاشورایی است، وصال را با شعر مشهور در مدح امام حسن مجتبی (ع) و ماجرای شفا یافتنش میشناسیم. جناب وصال دارای شش فرزند پسر است که هر کدام از آنها شاعر، ادیب و خوشنویس هستند.
در دیوان وصال شیرازی (۲جلدی) در صفحه ۸۹۹ دربندی از ترکیب بند عاشوراییاش به داماد کربلا، قاسم بن الحسن (ع) اشاره میکند که به شرح ذیل است:
گفت:ای دو نور دیده، خوشا روزگارتان!
بادا به کربلا، قدمی استوارتان!
بینید چون میان عدو، عمّ خویش را
یاری به او کنید که حق باد، یارتان!
در موقفی که مُحرم حجّ شهادت است
قربان او شوید که هست، افتخارتان
عمزادگانِ غمزده غلتید چون به خون
جانان من، مباد صبوری شعارتان!
چون نوح، در میانۀ گرداب غم فتد
زنهار! تا که جا نبُوَد بر کنارتان
بینید چون که یوسف زهرا به چنگ گرگ
چون شیرِ گرگدیده، مبادا قرارتان!
یابید چون به داریهودان، مسیح را
هرگز مباد صبر، در آن گیر و دارتان!
کوشید تا خدایْ ز خود، شادمان کنید
بخشید جان و زندگی جاودان کنید
انتهای پیام/