یادداشت اختصاصی «تیتر یک»/
رحیل، صحنه تئاتر را در تلویزیون پیاده کرد
سریال رحیل، صحنه تئاتر را در مدیوم تلویزیون پیاده کرد که قاعدتاً این ساختار نمیتواند در جای غیرمناسب، خود را نشان دهد.
به گزارش گروه فرهنگی «تیتر یک»؛ مهدیه سادات نقیبی، منتقد سینما و تلویزیون در یادداشتی اختصاصی نوشت: ساختار محتوایی تلویزیون و سینما بر اساس رساندن پیام به مخاطبان خود بوده است.
تلویزیون و سینما در جای خود، هر کدام طبق ملزومات و مخاطبان ویژه در مسیر رسانهای خود وظیفهای داشتهاند، اما اگر بخواهیم فیلمها و سریالهای تاریخی که معمولاً از رسانه ملی پخش میشود، را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه میشویم که ساخت این سبک از آثار با قوت و ضعفهای خاص خود قدم در عرصه رسانهای فیلمها و سریالها میگذارند، برای مثال اخیراً با شروع ماه صفر مجموعه رحیل به عنوان یک سریال تاریخی که مناسب با ماه محرم و صفر بود، شروع شد؛ این سریال با عوامل فرهیخته و زحمتکش در حوزه سینما، همچنین با ایفای نقش بازیگران مطرح بر روی صفحه تلویزیون درخشید.
در ابتدا باید تأکید کنیم که سینما و رسانه ملی ما نیازمند چنین فیلمهایی با داستان و روایتهایی از تاریخ کشورمان نیز میباشد، چراکه علاوه بر به تصویر گشاندن برخی از دورههای تاریخی مروری بر این دورهها در گذشته با آداب و رسوم، فرهنگ ملی، مذهبی و عناوین خاص خود است.
سریال تلویزیونی رحیل به کارگردانی مسعود آبپرور و نویسندگی فرهاد نقدعلی به نگارش درآمده و در جایگاه خود به عنوان سریال تاریخی، حادثهای و عاشقانه در دل تاریخ معاصر ایران شناخته شده است؛ این سریال در چهل قسمت ساخته شده که بیست قسمت بعدی آن در ایام فاطمیه پخش خواهد شد.
فرازهای اندک و فرودهای بیشمار رحیل در قاب تلویزیون
اما آنچه که لازم به بررسی در این سریال است توجه به برخی از نکتههایی است که در جایجای این سریال نیازمند به تحلیل است. رحیل با روایت تاریخی و اجتماعی که در قلب داستان وجود دارد، زیرساختی از یک تعزیهای است که قرار است داستان فردی به نام «محا» در مرکز این قصه قرار بگیرد.
اصولاً در سینما چنین روایتها را بر این مبنا قرار میدهند که این داستان یا روایتی از یک قصه زنانه است و قرار است داستان بر دوش یک زن با حوادث پیرامون آن قرار بگیرد. رحیل تقریباً سه دوره را در یک روایت بنا کرده است که در ابتدا با پایان یافتن دوره قاجار آغاز میشود و پس از آن دوره پهلوی که موانع خاص خود را دارد و شخصیت اصلی این روایت با «محا» برای به تحقق رساندن خواستههایی دچار تنشهایی میشود. بنابراین این سریال بیشتر از آن که تکنیکهای رسانه در آن رعایت شده باشد، حاوی بخش عظیمی از ساختار تئاتر و تکنیکهای هنر نمایش است، اما در مجموع به لحاظ ساختار فیلمنامه همانند فیلمهای تاریخی دچار تزلزل نگارشی شده است.
شاید به نظر برسد این فیلم کمی قصهپردازی ضعیفی داشته و مخاطبان زیادی را جذب خود نکرده است، اما آنچه قابل تحسین است، پرداختن به چنین موضوعات و روایتهایی است که پشت پرده آن تحقیق و پژوهشهای زیادی شده تا با حوادث آن زمان تطابق داشته باشد.
از آنجا که هنر تئاتر جزء اولین هنر نمایشی بعد از هنر سینما به حساب میآید شاید بتوان این طور گفت که اگر چنین فیلمهایی همچون رحیل در صحنه تئاتر به نمایش درمیآمد، به فراخور روایتهایی که دارد بیشتر میدرخشید و در نزد مخاطبان خود بیشتر دیده میشد، اما به هر حال زبان این سریال با هنر تئاتر و تصویر با هم ادغام شده و این نقطه قوتی است که شاید کمتر گروهی در سینما و تلویزیون حاضر به ساخت آن شوند.
سریال تاریخی و اجتماعی رحیل در سبک رئال توانسته به فراخور روایتی که دارد تا اندازهای فهم و آگاهی و شناخت مخاطب از فرهنگ دینی و مذهبی آن زمان را نشان دهد، به بیان دیگر چنین سریالها و فیلمهایی علاوه بر شناخت مخاطب با فرهنگ دینی و مذهبی آن زمان به تقویت اراده یک ملت در کشور و دینشان کمک میکند که البته ملزم به رساندن پیام و محتوایی است که در آن به نقاط قوت اشاره شده باشد، نه این که منجر به ناهنجاریهایی شود که به سبب آن اختلافهایی از جمله ملی و مذهبی در میان اقوام مختلف ایجاد کند، اما باز هم با توجه به ساختار تئاتری آن نتوانسته به طور کامل موفقیت خود را کسب کند.
بنابراین، آنچه در این سریال ملزم به انتقاد به طور خلاصه نیز میباشد، پیاده کردن صحنه تئاتر در مدیوم تلویزیون است که قاعدتاً این ساختار نمیتواند در جای غیرمناسب، خود را نشان دهد.
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای خبر/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده