اوقات فراغت نیازمند توجه بیشتر
برای کسانی که از صبح اول وقت تا آخر شب مشغول کار هستند اصلاً واژه «فراغت» معنایی ندارد.
گروه سبک زندگی «تیتر یک»؛ فرا رسیدن تابستان و تعطیلات مدارس همه ساله یادآور واژه ای است به نام «فراغت» و تعبیری با عنوان «اوقات فراغت».
در این ایام، بزرگترین قشر جامعه یعنی محصلین درگیر این «اوقات» هستند. تعدادی از مسئولین نیز به فراخور مسئولیتشان سرگرم برنامه ریزی برای آن هستند.
امید آن که این نوشته، که حاصل گفتگو با تعدادی از جوانان است، بتواند راهنمایی برای برنامه ریزان اوقات فراغت باشد:
الف. «اوقات فراغت» چیست؟
اولین مطلبی که در گفتگو با برخی از جوانان جلب توجه می کرد تفاوت نگاه افراد به اوقات فراغت بود. برای برخی افراد مثل:
محمد کریمی که از صبح اول وقت تا آخر شب مشغول کار هستند اصلا واژه «فراغت» معنایی ندارد.
حسن باقری که شبانه روز در حال پیگری مسائل کاریش می باشد، فقط فراغت را روزهای جمعه - آن هم بعضی هفته ها - می داند.
محمود نوروزی، دانشجوی دانشگاه تبریز، تعطیلات میان ترم و تعطیلات تابستان را - البته اگر مجبور نباشد ترم تابستانی بگیرد - اوقات فراغت می نامد. نفیسه راد دانشجوی دانشگاه اصفهان در طول ترم هیچ فرصتی را به عنوان فراغت نمی داند. چون فرسنگ ها از خانواده اش دور شده است، فقط به تحصیل فکر می کند و دیگر هیچ.
هادی ابراهیمی، حمید جعفری و علی شریعتی هر هفته جمعه ها، روزهای تعطیل، ایام عید و سه ماه تابستان را «اوقات فراغت» می دانند. در حالی که حسین بیگدلی، معلم، با لبخندی معنادار می گوید: حاضرم اوقات فراغت دیگران را بخرم!
از بین افرادی که با آنها گفت وگو کردیم عده ای نیز فقط چند ساعت در روز را که از کارهای روزمره فارغ می شدند جزو اوقات فراغت خود می دانستند.
در مجموع «فارغ بودن از دغدغه اصلی زندگی اعم از کار، تحصیل و... شرط اصلی افراد در تعریف اوقات فراغت است. بنابراین، می توان اوقات فراغت را به چند دسته تقسیم کرد:
1. روزانه 2. هفتگی 3. ماهانه 4. سالانه
ب. «اوقات فراغت» چه کارآیی دارد؟
این که اساسا اوقات فراغت به چه کار می آید، آیا لازم است یا خیر، سؤال است که پاسخ های جوانان به آن شنیدنی است:
برای آنهایی که بیشتر سرگرم کار روزانه هستند و یا به دلیل فشارهای اقتصادی و یا طمع زیاد مجبورند هر روز بیش از روز قبل کار کنند، «اوقات فراغت» هیچ ضرورت و کارآیی ندارد.
برای کسانی که در طول سال فعالیت های مختلفی دارند، هر کار به عنوان فراغت از کار دیگر به حساب آمده و نیازی به اوقات فراغت احساس نمی شود.
عده ای نیز مانند خانم زارعی خانه دار هستند و از اوقات فراغتشان برای سرو سامان دادن به گلخانه، باغچه و... استفاده می کنند. آنها دوست دارند اوقاتی را که همسرشان فارغ از کار روزانه است به مسافرت، تفریح و... بپردازند، و اگر تنها در منزل باشند رغبتی به استفاده از اوقات فراغت نشان نمی دهند.
در استفاده از «اوقات فراغت»، تفاوت های زیادی بین افراد وجود دارد. در این زمینه جالب است اوقات فراغت چند جوان را با هم مقایسه کنیم:
آقایان حسین کابلی، محقق، مجید جهانی، هنرجو و محمد شریفی، محصل قسمتی از وقت فراغتشان را برای تماشای تئاتر صرف می کنند. در حالی که، علی که بازیگر تئاتر است ترجیح می دهد در وقت بیکاری به تماشای فیلم های سینمایی مشغول باشد. آقای حسینی کارگردان سینما در اوقات فراغت داستان می خواند و آقای ربانی، داستان نویس در اوقات فراغت به پارک می رود، در حالی که آقای غلامی، که متصدی قسمتی از پارک بازی است، دوست دارد وقت های بیکاری اش را ورزش کند و...
البته ذکر این نکته نیز جالب توجه است که با وجود تفاوت نوع استفاده از اوقات فراغت در میان جوانان یک وجه مشترک نیز وجود دارد و آن تماشای برخی سریال های تلویزیونی است.
به عبارت دیگر، می توان گفت که تنها تفاوت در اوقات فراغت هفتگی، ماهانه و سالانه است و تقریبا همه در وقت فراغت روزانه اشتراکاتی دارند. تفاوت در استفاده از اوقات فراغت بیشتر در اوقات سالانه مشهود است. به عنوان مثال، کلاس قرآن، آموزش نظامی، آموزش شنا و دیگر رشته های ورزشی از جمله فعالیت های بسیاری از محصلان در طول تابستان است. در حالی که، عده ای دیگر ترجیح می دهند سه ماه تعطیلات تابستان را مشغول کسب و کار باشند.
در یک نگاه کلی، شاید به نظر برسد که برنامه ریزی برای اوقات فراغت بدلیل این تفاوت ها امکانپذیر نیست، اما در یک تقسیم بندی می توان این مشکل را حل کرد: اوقات فراغت عمومی یا مشترک و اوقات فراغت صنفی.
اوقات فراغت عمومی مانند جمعه ها و ایام تعطیل تقریبا بین همه افراد مشترک است. اما اوقات فراغت صنفی اختصاص به یک صنف و گروه خاصی دارد: مانند تعطیلات پایان ترم برای دانشجویان یا مرخصی های ماهانه و سالانه برای کارمندان و... بنابراین، لازم است که مسئولان در برنامه ریزی خود این نکته را نیز لحاظ کنند.
ج. برنامه ریزی برای «اوقات فراغت » چه ضرورتی دارد؟
یک دانشجوی سال آخر دوره کارشناسی را که در آستانه فارغ التحصیلی است در نظر بگیرید. این دانشجو از ابتدای تحصیل در دبستان تاکنون بالغ بر 1300 روز تعطیلات عمومی (جمعه و ایام تعطیل) داشته است. یعنی بیش از سه سال و نیم. تعطیلات تابستانی او تا پایان دوره متوسطه 36 ماه بوده است. یعنی سه سال. و تعطیلات تابستانی دوران دانشگاهش، به اضافه تعطیلات میان ترم، چیزی در حدود 10 ماه است یعنی این دانشجو جمعا حدود 5/7 سال وقت فراغت از تحصیل داشته است. البته، توجه داشته باشید که نیمی از روز را که کلاس درس تشکیل نمی شود به حساب کارهای روزانه و مطالعه گذاشته ایم.
محاسبه اوقات فراغت یک کارمند، یک زن خانه دار و یا جوانی که جویای کار است و نه شاغل است و نه محصل نیز به همین ترتیب امکان پذیر است. حاصل هرچه باشد بدون تردید رقم قابل توجهی است.
حال تصور کنید اگر مهرداد که دانشجوی سال آخر رشته آبخیزداری است، تمام اوقات فراغتش را به فراگرفتن یک زبان خارجی پرداخته بود الآن مسلط به آن زبان بود. یا اگر خانم امانی که فارغ التحصیل رشته رادیولوژی است، به آموختن یک رشته هنری پرداخته بود الآن در حد بهترین های آن رشته بود.
بدین ترتیب، دیگر شکی باقی نمی ماند که اوقات فراغت می تواند نقش مهمی در زندگی فرد داشته باشد.
از سوی دیگر، ذکر این نکته نیز ضروری است که برنامه های اوقات فراغت به دلیل عدم اجبار در آن ها از جذابیت خاصی برخوردار است و چون انگیزه فرد برای استفاده از این برنامه ها بیشتر است بازدهی بیشتری نسبت به برنامه های عادی و روزمره خواهد داشت.
د. نگاهی به برنامه های موجود، اوقات فراغت
در برنامه ریزی برای اوقات فراغت باید اوقات فراغت عمومی را جداگانه مورد بحث قرار داد. این ساعات چون بین اقشار مختلف یکسان است، نیازمند برنامه هایی است که همه اقشار را راضی کند. تجربه نشان می دهد که اغلب دوست دارند این اوقات را به استراحت، تفریح و سرگرمی بپردازند. بنابراین، ایجاد فضاهای فرهنگی، تفریحی سالم نظیر پارک، موزه، نمایشگاه، سینما و... می تواند در این زمینه مؤثر باشد، که متاسفانه در حال حاضر در بیشتر شهرهای کشور از این لحاظ دچار مشکل هستیم.
اما در مورد اوقات فراغت صنفی این مشکل بسیار حادتر است به طوری که بسیاری از گروه ها اوقات فراغت خاص خود را نیز به ناچار به استراحت یا استفاده از امکانات محدود تفریحی صرف می کنند.
برخی گروه ها نیز مانند دانش آموزان به برنامه های خاص خود که از سوی برخی نهادها برگزار می شود می پردازند. این نکته نیز جالب توجه است که بسیاری از این فعالیت ها به طور موازی از سوی نهادهای مختلف برگزار می شود.
مصطفی آشوری کلاس دوم راهنمایی، علی نوری کلاس سوم دبیرستان و فاطمه محضری کلاس سوم راهنمایی از کلاس های تابستانی به شدت ناراضی اند. مصطفی می گوید: از کلاس دوم ابتدایی هر سال همین آموزش ها را دیده ایم فقط تفاوتش با سال های قبل در تغییر مربی و محل آموزش است.
علی نوری می گوید: اگر برنامه اردو و استخر شنا را از دوره ها حذف کنید دیگر کسی ثبت نام نخواهد کرد.
در مورد کلاس های دختران نیز همین تکرار در آموزش های گلدوزی، مرواریدبافی و... وجود دارد. خانم انصاری نکته جالبی را یادآوری می کند; هنگام شروع یکی از تابستان ها در تابلو اعلانات اداره شان نوشته شده بود: کلاس خیاطی، گلدوزی و جایگاه زن در اسلام! گویی مسئولان، تنها به دنبال رفع تکلیف بوده اند نه استفاده صحیح از اوقات فراغت.
به روشنی این مساله، با اندکی دقت و تامل در برنامه های موجود که از سوی نهادهای مختلف برای تابستان امسال و مقایسه آن با برنامه سال های گذشته تدارک دیده شده بود، به دست می آید.
ه. برنامه ریزی صحیح و اصولی
نخستین قدم برای یک برنامه ریزی صحیح و اصولی تعیین مرکزی است به عنوان محور در تصمیم گیری. در این مورد حتی اگر سازمان یا وزارت خانه ای نیز به عنوان «اوقات فراغت » تاسیس شود اقدام بیجایی نخواهد بود. گام بعدی، شناسایی نیازهای کوتاه مدت و بلندمدت جامعه و نیازهای منطقه ای، استانی و محلی است. گام سوم، شناسایی استعدادها و قابلیت های نهفته در دانش آموزان و دیگر محصلان است. گام چهارم، مبتنی بر دو گام گذشته است; یعنی تعیین شیوه های آموزشی متناسب با مخاطبین و نیز مناسب با اوقات فراغت از جمله توجه به کلاس های عملی، کارگاهی، فعالیت های گروهی و... به گونه ای که برای هر فرد جذابیت خاص خود را داشته باشد. گام بعدی، تدوین سرفصل آموزش های مختلف می باشد. این مرحله موجب می شود که از کارهای پراکنده و موازی پرهیز شده و ضمن جلوگیری از تکرارهای بیهوده، آموزش های هر سال مکمل آموزش های سال گذشته باشد. گام ششم، تربیت و شناسایی و آموزش مربیان صلاحیت دار و مجرب است. این کار می تواند بازدهی کلاس ها را افزایش داده و تجربیات مربیان را نیز در طول سال های مختلف برای بهبود آموزش بکار گیرد. گام آخر، فراهم آوردن امکانات می باشد. امکاناتی که متناسب با شیوه ها، مخاطبین و نیازها باشد.
و. حرف آخر
دستپاچگی نهادهای مسئول در ابتدای هر تابستان و برنامه ریزی های بدون مطالعه و اهمیت دادن به کمیت آموزش ها به جای کیفیت و به کارگیری نیروهای دم دستی نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه خود مشکلات دیگری را نیز ایجاد می کند.
امید است مسئولان بیش از پیش به فکر «اوقات فراغت» افراد جامعه باشند و برنامه ریزی برای این اوقات گران بها را در «اوقات فراغتشان» انجام نداده و دغدغه اصلی خود بدانند. باشد که از این رهگذر بسیاری از مشکلات جامعه مان مرتفع گردد.
جوانان نیز باید مسئولان را از خود بدانند و فراموش نکنند همکاری و همفکری می تواند موجب تسریع در حل مشکلات و رسیدن به اهداف عالیه باشد.
به امید آن روز...
منبع: حوزه
انتهای خبر/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده