برادر افغانی خدا قوت/ بودن یا نبودنت در ایران.. مسئله این است! (بخش اول)
البته خدای نکرده نمیخواهیم به بد رفتاری با این برادران هم کیش و آیین متهم شویم و در این راستا توهینی کرده باشیم چرا که بودند برادران افغان هم کیشی که پا به پای برادران رزمنده ما در دوران هشت سال دفاع مقدس جنگیدند و امروز نیز با جراحت های آن در مظلومیت زندگی می کنند.
معذالک ، جای جای شهر را که نگاه کنیم ، از باغها و کشتزارهای سطح شهر گرفته تا کارهای پیمانکاری در دست برادران افغان قبضه شده است ، چرا و چگونه ، باید عمیقأ به این قضیه نگاه شود.
تمایل کارفرمایان به استفاده از مهاجرین به جای نیروی کار ایرانی، بیانگر بهرهوری و ارزش افزوده بالای آنان برای اقتصاد ملی قلمداد میشود و کسانی آنان را سازندگان بینام و نشان ایران میدانند..
برای نمونه ساعات اولیه صبح در کنار میادین حاشیه ای شهر کارگران ساختمانی جمع میشوند تا مردم عادی و پیمانکاران برای اجاره نمودن کار سراغ این افراد بیایند وانها را برای یک روز به کار گیری کنند.
کارگران افغان گوشه ای ایستاده اند و با هم صحبت میکنند و بدلیل نداشتن مجوز حضور گاهی از جلوی تیررس دید ماشینهای مخصوص متواری میشوند ولی با این وجود هم افراد عادی وهم پیمانکاران یکراست به سراغ جمع افغانی میروند تا کارگران مورد نظر خود را پیدا کنند و این در حالی است که گروهی از ایرانیان که در جمعشان افراد جوان و قوی و کارکشته و با تجربه نیز حضور دارند و این مسئله قدری ناراحت کننده است .
معمولأ ما ایرانی های عادت داریم ، از خرید جنس گرفته تا هر مسئله دیگری خارجی اش بیشتر به دهانمان مزه میکند.
در سمت دیگر همشهریان ما حضور دارند.مردانی که تمامأ عائله مند و دارای فرزند هستند و برای اینکه بتوانند روزی همسر و فرزندانشان را تأمین کنند و بهانه ای برای همسرانشان برای نبود کار نداشته باشند در این مکان ایستاده و به پیمانکاران ساختمانی چشم میدوزند تا برای بکار گیری به سراغشان بیایند.
گروه افغانها هم در گوشه ای ایستاده اند ومنتظر .
کارگر افغانی خوش لباسی که در این گروه است در مقابل دوربین خبرنگار ما با ژست جالبی که به خود گرفته میگوید: اگر مرا بیرون هم کنند نمیروم ، اینجا کار ثابت وحقوق خوب وجود دارد که در کشور ما اینگونه نیست.
وی که الله داد نام دارد ادامه میدهد : من که هیج مریضی ویا مشکلی ندارم چرا میخواهند از اینجا بروم ، من که به اندازه دو نفر میتوانم کار کنم و برای پیمانکاران خیلی مفید هستم.
با حرفهایی که بین این جوان افغانی و خبرنگار ما رد وبدل میشود در چشم برهم زدنی دعوا رخ میدهد و البته که زور همشهریان کرجی بدلیل مجوز نداشتن گروه برادران افغان به آنها میچربد و با آمدن ماشین کلانتری گروه افغان مجبور به پراکنده شدن میشوند.
البته بی انصافی است ، اگر خاطر نشان نکنیم که آنان مصصمم تر از همشهریان ما برای کارهای سخت ساختمانی هستند و شاید همین مسئله است که موجب پر طرفدار بودن آنان نزد صاحبان کار است.
برای پیمانکاران و صاحبان کار فرق نمیکند که نامشان کرم الله ، بخت آور ، لطیف و یا عبدالجبار باشد ، حتی چمن گل بودن و زلمی بودن نام یک افغانی برایش مهم نیست مهم این است که کار وی را بیشتر قبول دارند.
با ایرانی ها هم به گفتگو نشستیم و تمامشان از اینکه افغانیها مورد پسند پیمانکاران هستند عصبانی ودلخور بودند.
هرکدام از این مردان دارای زن وفرزند هستند و امروز به هر دلیلی بیکار ، در میانشان پیمانکارانی وجود دارند که امروز از فرط بیکاری و به کارگری روی آورده اند و مردانی که ده ، دوازده فرزند دارند و از پس مخارج بر نمی آیند ، آمده اند کارگری کنند چون پولش بیشتر است.
به هر حال کشور ما دومین کشور پناهنده پذیر در دنیا است که
در حال حاضر و با خروج بسیاری از پناهندگان هنوز میلیونها پناهنده در آن
زندگی میکنند.
افغانیها در ایران اغلب در مشاغلی حضور دارند که خیلی از ایرانیها آن را نمیپذیرند و ثانیا ریاست جمهوری قبل ، آقای احمدینژاد گفته بود در ایران برای 120 میلیون جمعیت هم ظرفیت داریم؟ پس وجود یک میلیون- یا کمی بیشتر- افغانی در ایران، چقدر میتواند جا را برای ایرانیان تنگ کند؟
متاسفانه ورود مهاجران غیرقانونی افغان به ایران سیر فزاینده و غیر قابل کنترلی داشته و ایران را به اردوگاه بزرگ مهاجران غیرقانونی افغان مبدل کرده است.و از اینکه مهاجران غیرقانونی افغان مقیم ایران بیش از 10 درصد کل جمعیت افغانستان و 98 درصد کل اتباع بیگانه مقیم ایران را تشکیل دهند .چیزی در حدود 3 میلیون افغانی وارد کشور ایران شده اند.این آمار واقعا عجیبی است و باید به کمتر از 100 هزار تقلیل پیدا کند تا قابل تحمل باشد.متاسفانه این از سوی مسوولان مورد بی توجهی قرار گرفته است..
این در حالی است که در خود ایران انسانهای فقیر زیاد داریم مهاجرت افغانها به ایران که با انگیزه فرار از محرومیت صورت می گیرد نتیجه ای بجز افزایش بیکاری و نیز افزایش ضریب ناامنی ارمغان دیگری برای ایران نداشته است.
مشکل کجاست ؟؟
پیمانکاران ایرانی متهم درجه اول هجوم ملخ وار افاغنه به ایران هستند.
گویا افاغنه پیمانکاران ایرانی را جادو و طلسم کرده اند که براحتی به استخدام آنها در می آیند.
با توجه به اینکه بحث مهاجرت در هر کشوری میتواند تاثیرات دو سویه بر اقتصاد ملی داشته باشد،که یک سوی آن بهره گیری از نیروی کار مهاجران در جهت رشد و آبادانی هر چه بیشتر کشور است و سوی دیگر آن بی کاری نیروی کار بومی و همچنین عوارض اقتصادی جانبی ناشی از اقامت آنها در یک کشور می باشد،بحث مهاجرت همواره یکی از دغدغه های مهم در میان مردم و مسئولان دولتی است.
اما مشکلاتی که در این بین پیش آمد ، بدبینی های دیگری را نسبت به افاغنه در ایران بوجود آورد.
برخی معتقدند چرا افاغنه از مسایلی مانند مالیات و سربازی معافند!!!!!!!...این در حالی است که یارانه های ایران را می بلعند.
برخی اعتقاد دارند ورود بی رویه افاغنه نه تنها موجب بیکاری در ایران شده بلکه موجب افزایش بهای خانه و... شده است.گذشته از این برخی افاغنه بعلت نداشتن توان خرید خانه.خانه های خود را یک شبه در حاشیه شهرها آن هم بدست خود می سازند نتیجه آن گسترش حاشیه نشینی و تصرف غیرقانونی اراضی ملی است.
در بخش دوم گزارش ، تنشها و رفتار هایی که در طول سالها همجواری صورت گرفته است مورد بررسی قرار می گیرد.
بعضی حرفاتون واقعا اغراق امیز بود افغانی بیچاره کجاش یارانه میگیره اخه یه سیم کارت موبایل به نامش نمیشه اونوقت یارانه؟؟؟
شاید حضورافغانهای مهاجر دراقتصاد کمی دخیل باشد ولی نمیشه مدیریت ضعیف اقتصادی روچشم پوشی کرد جناب!!!
این چه طرز حرف زدنه؟!
پیمانکاران ایرانی متهم درجه اول هجوم ملخ وار افاغنه به ایران هستندو........................